شکستم تبعید را
حال کمی اسوده خاطرم
کمی در جریان طبیعیه زندگی قدم میگذارم
گاه از کرده ی خود پشیمان به گذشته بر میگردم
ولی....
ما شکستیم.
ما بریدم
حس غرور
یک بغل آرامش..